« روباهان,ِ ریا»
ای سراپا کجسلیقهگان پرآوا!
ای طرفداران جنگ و آتش و دعوا!
ای خیانتپیشهگان آستینچرکین!
ننگ و نفرین، لعنت ما بر شما بادا!
ای دسیسهبازهای غرق در تزویر!
بیگمان روزی همه هستید در زنجیر
همچو ما با کولهبار آه و حسرتها
ماندهایم ناحق به بندِ ظلمِ باتدبیر!
ظاهراً معصوم و پاک و باخدا هستید
پیروانی از جهان کبریا هستید
لیک در پاکی و عدل و داد و دینداری
ناخلف، ظالم، کُشنده، بیخدا هستید
خلق را با نام دین و سنتی دیرین
یا به دستآویز امر و نهی بنیادین
از خدا و آسمان و خاک رنجاندید
پس شما هستید قاتلان شهرآیین
آدمی را ناامید و بینوا کردید
آرزوها را درون نطفه میراندید
کارتان ترساندن است و پایش و تعقیب
همچو گرگی در کمین گلهای هستید
من یقین دارم که زیر پایتان سست است
ذاتتان چون ذات یک جلاد، نارُست است
نفْستان همزاد جن و دیو و اهریمن
آرزوهاتان بهسان دود، بیبست است
هان ای مردان پست روزگارانام!
ای زمستانآوران ِ بیبهارانام!
دستتان همواره بوده، هست، خواهد بود
آی! آغشته به خون همقطارانام
بیگمان بدذات و ناحق، ناروا هستید
کهاینچنین از التهاب خلق میترسید
گر شما بر اصل و داد آدمیزادید
پس چرا چون بید با یک باد میلرزید؟
کور میگردد اجاق نسلتان آری
قطع میگردد مسیر وصلتان آری
بس که از انسان و اصل آدمی دورید
بیگمان پست است و بوده اصلتان آری
جملگی در خوابهای نیمهشب غرقید
سخت بر رویای خواب خویش پابندید
مغز مردم را به نام وحی میشویید
در نهایت هم به ریش خلق میخندید
تا کجا دیگر دروغ و افترا آیا؟
ای خداوندان جعل آخرین دنیا!
تا کجا از داستان و قصه میگویید؟
از جهانی پر ز رازهای ناپیدا!
چون که میدانید ذهن خلق ما کور است
شاد و خوشحالید چون که کارتان جور است
کِیفتان کوک است و راه دزدیتان باز
حیف این ملت که راه چارهشان زور است!
چون سگان در گلههای این و آن هستید
گورخرهایی ز نسل بینشان هستید
دستتان رو گشته و چشمانتان کمسو
حال دیگر خوار و زار و ناتوان هستید
روزگاران بر شما سیاه و تاریک است
راه خوشبختیتان خراب و باریک است
خون مردم را به شیشه کردهاید اما
غم نباشد چون که روز مرگ نزدیک است
✍ #شایان_شکیب
شایان شکیب- شاعر و ترانه سرا...
ما را در سایت شایان شکیب- شاعر و ترانه سرا دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : cshayanshakib4 بازدید : 190 تاريخ : شنبه 17 آذر 1397 ساعت: 3:04