انسان بر مدارِ ابلیس

ساخت وبلاگ

پس از رسیدن به سن بلوغ، گاهی گروهی از آدم‌ها به راه راست می‌روند و هرگز راه‌شان را کج نمی‌کنند؛ گاهی گروهی مسیر راست را پیش می‌گیرند، ولی گم‌راه شده، به کج‌راهه می‌روند؛ گاهی گروهی، خواسته یا ناخواسته راه ناراست را می‌روند، اما متوجه شده و برمی‌گردند و مسیر خود را تغییر می‌دهند. ولی گاهی گروهی، از نخست، به راه ناراست گرایش دارند و آن را با نهاد خود سازگارتر می‌یابند. از این میان، پَست‌ترین این چهار دسته، گروه دوم هستند که ظاهری فریبنده دارند و در پوشش میش، گرگ‌صفتی پیشه کرده‌اند. این گروه نقابدار، هم‌دست و برده‌ی شیطان‌اند و سرانجام تا جایی پیش می‌روند که از مدار قدسی کیهان بیرون می‌زنند؛ یعنی با انسان‌ها هستند، اما نیستند. در جامعه نیستند، ولی هستند. آن‌ها، یکی به نعل می‌زنند، یکی به میخ؛ هم شریک دزدند، هم رفیقِ قافله. آری، این‌ دسته در زمره‌ی فرومایگان‌اند؛ و فرومایه‌ترین انسان‌های تاریخ کسانی هستند که پیرو همان فریبندگی، مردم را به گم‌راهی انداخته، می‌فریبند. این قماش، هر جا نیاز باشد، با دسیسه و زدوبند مردم را با خود همراه می‌کنند تا از مهلکه‌ای بگریزند یا از گذری بگذرند، اما چون گریختند یا گذشتند، باز همان دسیسه و زدوبند را به کار می‌گیرند تا از همان مردم هم بگذرند، به بهای این که خود را، دوستی را، یا خویشاوندی را خشنود کنند، هتا اگر به بهای ناخشنودی جامعه و خدا تمام شود. آیا نانجیبی نانجیب‌تر از این گَله‌ی گول می‌تواند باشد؟ اینان همان نان‌خورندگانِ نمک‌دان شکستگان‌اند که از پیش، دست می‌دهند، از پس خنجر می‌زنند. اینان برای زیرپاگذاشتن هر چه پشت‌وانه‌ای از جنس منطق و انصاف و انسانیت ‌و‌ الوهیت دارد، لیکن با هدف‌های ابلیسی آن‌ها ناساز است، یک توجیهِ سفسطیِ شیطانی می‌تراشند تا نقابی بر چهره‌ی دورویانه‌ی خود بزنند. مردم را شاید، اما مگر می‌شود چشمان حقیقت‌بین پرده‌دَر پروردگار یک‌تایِ واقفِ به راست وُ کج وُ راستینه وُ دروغینه را بر کتمان یک نمک‌نشناسی، خیانت، پلیدی، نافرمانی یا گناهی بست؟! این دودمانِ انسان‌نمایِ شیطان‌سرشتِ شَرگرا، خلق و خدا هر دو را دور می‌زنند تا به سود نفْس خویش، مسیر راست را به سوی هوس سیری‌ناپذیر خویشتن دور بزنند. آن‌ها نمی‌دانند یا نمی‌خواهند بدانند که خلق را دورزدن، سرگرداندن یا گول‌زدن، آسان است، ولی از مدار الهی بیرون زدن و بر مدار ابلیسی گردیدن، سرانجامی دارد که سوایِ سرنگونی به گودال‌ها و گودناهای هلاکت، بری دیگر نخواهد داد. از همین روست که خوی و خصلت ابلیسی به خود گرفته و آبشخور هرگونه تصمیم‌شان، بیش از هر چیزی، سودخواهی و دسیسه‌گری است. این جزای کسانی است که حق و حقیقت را با ناحق و تزویر تاق می‌زنند. به‌راستی، کسانی که انصاف و عدالت را دادوستد می‌کنند، به یوغی ابلیسی بر گردنِشان، گِرد هم می‌آیند تا برای به صلیب کشیدن انسانیت برنامه بریزند و خدا و الوهیت را با وسوسه‌ی نابه‌کارِ هوسی، به سخره گرفته، معامله کنند. سزای خیانت‌ورزی در برابر صداقت‌پیشگی، فریب‌کاری در برابر ساده‌باوری  و نمک‌نشناسی در برابر نمک‌پروری، مگر می‌تواند چیزی جز جانبداری، سونگری و پشت‌پازدن به مردم‌سالاری در اثرِ پلشتیِ روحی - روانی و بدذاتی باشد؟! همانا چنین رویه‌یی، خدافروشی، سازش با ابلیس و کمر به پیکار با پروردگار بستن است. پس باکی نیست اگر پیمان‌شکنی با مکر و نیرنگ، پیمانی بشکند، چرا که نیرنگ خدا، بالاتر از هر حیلتی است‌. باید با آوای رسا به آن‌ها گفت: بشکنید و هر لحظه چشم به راهِ شکستن خود نیز باشید که کُنش شما سپاهیان شیطان، به خودِ شما بر خواهد گشت و در جایی که انتظارش را ندارید، گلوی‌تان را فشرده، بر زمین‌تان خواهد زد.
✍️ #شایان_شکیب

#داستانک
#ابلیس #راه_راست #راه_ناراست #دسیسه #خدا #انسان #الوهیت #انسانیت

+ نوشته شده در سه شنبه دوم فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۶:۲ ب.ظ توسط شایان شکیب  | 

شایان شکیب- شاعر و ترانه سرا...
ما را در سایت شایان شکیب- شاعر و ترانه سرا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cshayanshakib4 بازدید : 83 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 8:57